سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ساکت باش نه از روی گنگی که سکوت، زیور دانشمند و پوشش نادان است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :29
بازدید دیروز :1
کل بازدید :22331
تعداد کل یاداشته ها : 17
103/2/17
8:46 ص

بسم رب المهدی (عج)

ابتداآمریکابودیااسلامآمریکایی؟ 

        یکی از شگردهای تاریخی معاویة ابن ابوسفیان لعنة الله علیه در مواجهه با حکومت علی ابن ابیطالب (ع) راه انداختن معرکه جمل قبل از صفین بود و شاید به جرات بتوان گفت که اگر جمل نبود سرنوشت صفین طور دیگری رقم می خورد.

     این ادعا موقعی خود را نشان می دهد که بدانیم سرکردگان واقعی جمل نه افراد حقیقی نام برده در تاریخ ، بلکه انسانهای با خصلتهای مشخصی در تاریخ اسلام بودند که این خصلتها(قدرت طلبی، ثروت اندوزی و مستمسک قرار دادن دین برای منافع شخصی،گروهی و قبیله ای )بود؛ حتی ازدواج با پیامبر اعظم (ص) برای اینکه بعدا جایگاه ایشان به قبیله آنان برسد( فرزند پسر و..) که البته به نحو دیگری نیز اینگونه شد و در نهایت خلافت به همانجا منتقل گردید.- در زندگی امام حسن (ع) نیز این را می بینیم که بعد از اینکه جعده همسر ایشان از حاکم شدن ایشان در اثر صلح با معاویه مایوس شد به طمع ملکه شدن و با واسطه پدرش به تحریک یزید ملعون ؛ امام را به شهادت رساند و این موضوع در مورد امام جواد (ع) نیز تکرار شد.- در این وضعیت نیروهای موثر سیاسی در جامعه اسلامی و قدرت نوظهوری به نام معاویه که در زمان خلیفه دوم به گسترش قدرت خود پرداخت و عملا در قتل خلیفه سوم نیز طراح پشت صحنه بود تا خلافت به او برسد ، روی کار آمدن علی (ع) به عنوان خلیفه تمامی رشته های او را پنبه کرد و جنگ بین او و امام کاملا مبرهن و قابل پیش بینی بود .

      از این رو راه انداختن جنگ جمل ( فتنه 88)برای تضعیف  دولت نو پای امام (ع) و از همه مهمتر مخدوش کردن چهره دولت ایشان با به صحنه کشیدن بیت پیامبر (ص) و القای دوگانگی بین ایشان و نبی اکرم (ص)؛  که در عمل با هوشیاری امام خنثی گردید (تبیین خط امام خمینی (ره) در مراسم سالگرد امام در حرم ایشان در سال 89) و البته آنچه که می بایستی رخ می داد اتفاق افتاد و آن رودررویی سپاه امام و معاویه بود که به جنگ صفین منجرشد.

        در صفین ( جنگهای نیابتی ایران و آمریکا در لبنان، غزه و سوریه)همانطور که معاویه پیش بینی می کرد توان مقابله نظامی با امام را نداشت و شکست را در چند قدمی می دید اما با استعانت از تدبیر قبلی خود ، با نیرنگ و تطمیع بازماندگان خصلتهای اصحاب جمل ، دو دستگی را در لشکر ایشان ایجاد کرد و در انتها با کشیدن صحنه برد لشکر امام در جنگ صفین به صحنه مذاکرات برد-برد (ژنو) بین ابوموسی و عمروعاص ، در نهایت ضمن اینکه خود را از نابودی و عدم مشروعیت سیاسی نجات داد بلکه با تبدیل صحنه مذاکرات برد-برد به صحنه رویارویی برد باخت در مذاکرات به نفع معاویه ، در پایان مذاکرات عملا زمینه راه اندازی خوارج (داعش شیعه) و این بار نه رهایی خود بلکه نابودی حکومت امام علی (ع) را فراهم آورد.(مقام معظم رهبری در سفر شان به قم: همانطور که تز انقلاب اسلامی از قم برخاست، آنتی تز آن نیز از قم مطرح خواهد شد)

       خوارج یعنی عمانها که همقطار اصحاب جمل (فتنه) در خصلت ، و هم مسلک یاران امام علی (ع) در چهره و سوابق انقلابی شان بودند (شیعیان انحرافی تکفیری)و از این روست که امام فرمودند من چشم فتنه را در آوردم و هیچ کس به غیر من توان انجام این کار را نداشت.

       اما آنچه که شد از هم پاره شدن همیشگی لشکریان علی (ع) بود که با تمام تلاشهایی که امام کرد نیروی قابلی در نخیله برای جواب به جنایات معاویه در سرزمینهای تحت حکومت امام جمع نشد (اجرایی کردن تمدن نوین اسلامی در خاورمیانه) و در نهایت با شهادت امام توسط همین خوارج و همپالگی آنها در کوفه(اشعث ابن غیث کندی و ...) عملا دورنمای خلافت معاویه حتی با وجود امامت امام حسن (ع) نیز دیده می شد.

    این رویدادها و این طرحها و این سیاستها برای حدود 1400سال قبل است ! اما آمریکا برای چند سال پیش است؟!

    این جمله غافلگیرکننده ملکه انگلستان در سالهای اخیر که بعد از مطالعه تاریخ حکومت اموی با تعجب گفته بود : «این که شبیه سیستم حکومتی ما است !و آنها از همان روشهای ما استفاده کرده اند !! » تاییدی بر این مدعاست که یک اراده ، یک شیوه و یک مدل این جریان را پیش می برد ، حال این مجری در مقابله با حاکمیت حق و عدل، معاویه باشد یا عباسیان ، یا سلطنت انگلستان و یا فرزند دست پرورده آن ایالات متحده آمریکا! شیوه عمل یکی است و فقط باید شباهتها را پیدا کرد ؛ همانطور که هنگامیکه حکومت عدل الهی در جایی برپا می شود برای مقابله با دشمنانش از مدل واحدی استفاده کرده و یا برای نزج و اعتلای خود از یک الگوی مشخص البته با راهبردهای متناسب با شرایط زمان استفاده می کند.

      مدل مبارزه با حکومت حق و این الگو، میراث  سامریهای دین یهود است که ابتدا با ایجاد تشکیلات فراماسونری در کل جهان و سپس با ایجاد حزب سیاسی صهیونیسم بین المللی و در انتها با تولد دولت اسرائیل این نطفه را در رحم کشورهای اسلامی قرار داد تا با تولد فرزند نامشروع آن که همان تجسم اسلام آمریکایی است در قالب دولت اسلامی عینیت بخشیده شده و سفیانی موعود؛  زاده همین الگوی تاریخی در مقابله با تمدن نوین اسلامی  باشد.

   اگر از این زاویه به موضوع نگاه کنیم به راحتی می توان درخواست اخیر آمریکا از ایران را برای همکاری در سرکوب وحشی های داعش را تحلیل نمود. که چرا درخواست از ایران ؟! و چرابرعلیه داعش دست پرورده خود ؟! و چرا الان و هنگامی که اسرائیل در مقابل حماس و مردم مقاوم غزه مستاصل شده است؟!.

       آیا قرار است باز هم یزید در کاخش عبید الله ابن زیاد را لعنت کند و همه تقصیرها را به گردن او بیندازد که چرا حسین (ع) را کشت و آبروریزی را که جانیان کربلا با دستور وی مرتکب شده و علی رغم وصیت پدرش، این خبط خود را جبران نمایدو این بار حکومت با کنار رفتن  معاویة ابن یزید به مروانیان برسد؟

     جنایتهای داعش را می خواهند با چه بپوشانند ؟ و این جریان اصلی بعد از داعش که کار ناتمام اورا در هتک حرمت شهر پیامبر در ماجرای حره و حمله به مکه را در دستور کار خود دارد از کجا نشات خواهد گرفت؟

     نقش ایران و نظام اسلامی آن در این مواجهه و نیروهای سیاسی داخلی آن چه خواهد بود ؟ آیا لیبرالها و اصحاب فتنه را همچنان باید تحمل کرد تا جریان اصلی پشت سر داعش به سراغ ما بیاید؟  تا این دو جریان داخل و خارج کشور با هم دست بدهند! و یا اینکه بایستی سریعتر چاره کرد و قبل از محاصره ، قواعد بازی را به نفع جریان حق و عدالت هم در داخل کشور و هم در منطقه و هم جهان تغییر داد.

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذالک