سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون توانایى بیفزاید ، خواهش کم آید . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :32
بازدید دیروز :1
کل بازدید :22334
تعداد کل یاداشته ها : 17
103/2/17
10:32 ص

 

بسم رب المهدی (عج)

 

مقدمه:

سابقه جنگ نرم به آغازخلقت بشربرمی گردد، آنجا که خداوند از شیطان خواست تابه انسان سجده کند؛( به خاطر مقام ایمان وعقلی که با آن بتوان خداوند راشناخت) ولی شیطان از آن سرباز زد، وولایتی راکه خداوند برای او مقررکرده بود {که هرکس من مولای اویم ، این ... مولای اوست} قبول نکرد وقسم خورد تاپایان مهلتی که خداوند بدو داده تمامی ابنای بشر رااغواکندوازهرجهتی به سوی آنها بیاید وچون خناس به سمتشان هجوم برد تاآنها را ازمسیر ولایت الهی خارج نماید؛ زیرا تاوقتی که درمسیر الهی هستند ولیِ شیطان وبالاتر از او می باشند ، اما اگر ولیِ آنها شیطان شد آنگاه ازنور به ظلمت رهنمون می شوند وشیطان درمرتبه ای بالاتر قرارگرفته وآنها به شیطان سجده می کنند، که او خودرا بالاتر از انسان می داند.

بعدازپیروزی انقلاب اسلامی با برهم خوردن موازنه قوادرمنطقه وبرکناری طاغوت سجده کننده برشیطان،حکومت به صالحان رسید تانماز رادراین سرزمین برپادارند، وازاین منظرقطبی ازسجده کنندگان برخداوند،درمنطقه سوق الجیشی جهان باامکانات مادی ومعنوی فراوان بوجود آمد؛ وحیات خلوت فرزندان شیطان راویران کرد.

این حکومت با تبلیغ رسالت خوددربرپایی نماز ،که یکی از مقدماتش برپایی حکومت اسلامی واجرای احکام اسلامی درزندگی فردی واجتماعی می باشد، عملاًشروع به تبلیغ رسالتش نمود ؛آنهم درمکان جغرافیایی مادی بسیار مهمی که قلب انرژی جهان بوده، وبا امکانات مادی استراتژیک امروزی، مثل نفت، وسابقه تمدنی وتاریخی فراوان،که درافکار عمومی جهان بسیار موثر می باشد، وفرهنگ مردمان آن ،که آغشته به فرهنگ اسلامی است؛همانکه گفتمان غالب ومحتوای کامل رسانه های فعلی جهان می تواند باشد؛ عرض اندام کرد. (ان الله یعلم یجعل حیث رسالته)

باآغاز انقلاب اسلامی درسال 57 وشروع عصرخمینی (ره) وقرن معنویت بشر، کلنگ امارتی زده شدکه با پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی، تمدن انسانی الهی بشریت به پیش می رود تا پایان تاریخ را با فراز وفرودهای درگیری بین جنود عقل وجهل وفرزندان شیطان وانسان پایان دهد؛و تاریخ چیزی جزماوقع این نزاع وتفسیر عملکرد این دوگروه درمقابل یکدیگر نیست. واین هم درنهایت باحکومت فرزند انسان به پایان می رسد ، همو که همگان منتظر ش هستند تا عمود«قائم» حکومت الله رابرای همیشه براین کره خاکی بکوبد.

بعدازپیروزی انقلاب اسلامی،دشمنان آن که درراس آنها شیطان بزرگ قرارداشت، انواع واقسام حملات را برای خاموش کردن این نوربرافروخته انجام داد؛ همانند : کودتا، تحریم، جنگ وتبلیغ رسانه ها و... تابتواند آن راخاموش کند ؛ ولی این انقلاب با مدیریت مدبرانه رهبران الهی خود وبا امدادهای الهی تاآنجا پیش رفت که الان درقلب ممالک تمدنی غروب انسانیت(غرب) درحال یارگیری،نزج وفرزندپروریست؛ واین یعنی نوری دردل تاریکی که به مرور بابزرگ شدن آن کل تمدن اهریمنی غرب که با زور فرعون وگنج قارون وعلم هامان برجهان مسلط شده است نابود می شود.

درجنگ تحمیلی ،ملت قهرمان ایران باکل جهان مادی جنگیدوپیروز شد وبعد ازجنگ با شکست کمبودهای ناشی ازتحریم وساختن ویرانی ها، فشار نیاز ناشی از گنج قارون را از گرده این ملت کم کرد ،تااز رزق الهی که درسماء است بهره برند ؛زیرا« اگر مردم دیاری احکام الهی رارعایت کنند هرآینه خداوند برکات خود راازآسمان وزمین برآنها نازل می کند».

اما درجنگ با علم هامان وحیله این عمروعاص زمان ،که امروز درگیرآنیم ، راهی جدید وسلاحی نو می خواهیم تابه حول وقوه الهی این بار مالک اشترعلی به مصراراده ولایت برسد ودودمان حکومت خضراء معاویه رابرای همیشه ازشام تمدنی بشر برافکند واین چیزی نمی خواهد جزایمانی به بلندای ایمان مالک اشتر، که امیرالمومنین(ع)ایمان او را به بلندای کوههای سربه فلک کشیده تعبیر می نمایند.

این جنگ با علم هامان یا همان جنگ نرم تفاوتهایی با جنگ سخت ونیمه سخت دارد؛ زیرا آنچه که درجنگ نظامی وکلاسیک برای مقابله با دشمن مورد نیاز است :

 ابتدا سربازان ،افسران وفرماندهانی هستند که نیروی انسانی این جنگ را تشکیل می دهند ودراصل اداره کنندگان جنگند، که نقصان درآنها موجب شکست طرف ضربه خورده وحفظ وبهبود وضعیت آنها موجب پیروزی آن طرف می شود.

در مرتبه بعدی ،سنگر وجانپناه وابزاری است که کمترین خسارت به این نیروی انسانی اداره کننده جنگ وارد شود وآنها را درمقابل اثرات سلاحهای دشمن محافظت نماید؛ کیفیت این جانپناهها نیز بسته به مراتب تاثیرگذاری هریک از افراد نیرو ومحل آن متغیر می باشد.

در مرتبه سوم، سلاح وابزاری است که بوسیله آن نیروهای خودی توسط آن سلاحها به دشمن ومواضع دشمن حمله کرده واراده خود را بدانها تحمیل نمایند، وبوسیله این سلاحها، یا سنگرهای آنها را ویران می کنند وموجب آسیب پذیری مدیران جنگی آنها را فراهم می نمایند، ویا سلاحهای آنها را ازکار می اندازند تا نتوانند بوسیله آنها به طرف خودی خسارت وارد نموده وآفند کنند، ویا فرماندهی وپشتیبانی وطرح وبرنامه جنگ را مورد هدف قرار می دهند ؛ که همه اینها بستگی به برد این سلاحها وتوان آنها در عبور از سلاحهای سپر دفاعی دشمن ونحوه بکارگیری آنها دارد.

در مرتبه چهارم ، طرح عملیات جنگ است ،که تعیین کننده شیوه استقرار نیروها وادوات ، فضای میدان جنگ وحواشی آن ، اطلاعات لازم ازنیروهای خودی ودشمن ، ودرکل نقشه راه برای پیروزی درجنگ می باشد.  

همه این چهارگزینه درمورد جنگ نرم نیز صدق می کند؛ اما جنس آن ونقش آنها درصحنه جنگ نرم تفاوت دارد:

درمورد اول، اگر درجنگ سخت وجود نیروی انسانی وکیفیت آن ازجهت تبحر درجنگیدن مهم است، درجنگ نرم ،ماده وخمیرمایه اصلی «ایمانِ» مومن می باشد؛ یعنی موتور محرکه ومدیر جنگ، این ایمان است؛ که درمقابل کفر قدعلم می کند ومولفه های مختلف این ودیعه الهی سایر موارد جنگ را تعیین می نماید؛ که نقصان درآن موجب شکست طرف ضربه خورده وحفظ وبهبود این ایمان درمیان مومنین وموالی الله باعث پیروزی آنها می گردد.

درمرتبه بعدی،سنگروجانپناهی که بوسیله آن این ایمان درامان مانده وازآسیب سلاههای مستقیم ومنحنی زن متعارف وغیرمتعارف شرک وکفر سربازان شیطان درامان می ماند، تاضمن حفظ مواضع بتوانند منویات مقام ولایت را درصحنه نبرد اجرا کند وبه پیروزی برسد«تقوا» می باشد؛که این تقوی صیانت ازهمان ایمان بوده وسپر دفاعی می باشد که هم خوداصل ایمان وهم کیفیات وشقوق آن راحفظ می کند وتحت حمایت خود می گیرد . اگر این وقیه ونگهداری خوددرمقابل شبهات،انحرافات،تیرهای زهرآگین شیطان و... نباشداین سرباز زخم خورده علاوه برآنکه خود ازمیدان نبردخارج می شود چندتن دیگر ازمومنین اعم از خانواده ، دوستان،همرزمان و... رانیزمشغول خودکرده واز نبرد اصلی غافل می نماید؛ واگرخدای نکرده زخم اوبه عفونت تبدیل شودوبه موقع مداوا نگردد وبه مرض نفاق گرفتارآید، سایرین رانیزدچارکرده وعملا منویات دشمن درپشت جبهه ویا درقلب لشکرخودی پیاده می شود.

این عفونت نشانه هایش، سستی وتشویش افکار وگرفتارشبهات شدن است که قدمهای استواررامی لرزاند؛ وخوب می دانیم که دراین جنگ «ثبات قدم » حرف اصلی را می زند واز تخصصهای مهم موردنیاز برای استفاده مومنین از سلاحهای تهاجمی ویژه خود می باشد(واستقم کما امرت ومن تاب معک)؛ وهمانطور که می دانید برای رسیدن به این استقامت بایستی از نماز وروزه استعانت جست.

درمرتبه سوم،: برنده ترین ،کاراترین وپربردترین سلاح مومنین درمقابله با دشمن ،که همه زوایای وجودی شیطان راموردهدف قرار دهدوآنچنان بصیرتی به مومنین بخشد که حتی منافقین وکفاررا اگر درپشت (نقاب) سنگ هم مخفی شده باشند ،صدای آن سنگ را درمعرفی دشمن درپشت خود می شنوند{یعنی آنچنان برایشان آشکاراست که آن نقاب کاربرد خود را ازدست می دهد}؛ آن موهبت الهی «یقین»   است . واهل یقین کسانی اند که جزوبندگان مخلَص خداوند بوده وشیطان هیچ راهی به آنها ندارد؛ وازاین روست که مدام ازکشته های دشمن پشته می سازند وهرفرد از نیروهای متخاصم باآنها روبرو می شود یا تسلیم گشته وازنیروهای خودی می گردد ویا اینکه این ثبات قدم وسکینه مومنین آنهارامبهوت کرده ومیدان رابرای آنان خالی گذاشته به کناری رفته ومتواری شده، ازمقابل سپاهیان حقیقت می گریزند، ویا زخمی وکشته شده ودیگر قادربه مقابله نمی باشند.

آنچه که مهم است اینکه دراین صحنه چیزی که یقین رابه کمال می رساند، بصیرت وآگاهی به زمان ومکان است،که خودیقین نیز درحصول این بصیرت نقش زمینه سازداشته ومانند لوازم جهت یابی وحرکت درجنگ ،چشم راتیزترونافذتر می کند تابهتر دوردستها وزوایا رادرشرایط جوی مختلف وساعات مختلف شبانه روز ببیند وموانع وعوارض صحنه نبرد را تشخیص بدهد.

اما موردآخر، طرح عملیات و چینش فضای جنگ واستقرار نیروها وعدوات است ؛که درجنگ نرم چون هدف، زدن مواضع دشمن وتصرف آنهابرای گرفتن سنگرهای کلیدی جهان بوده وهنر افسران شیطان یعنی همان دجالان چیزی جز، اغواگری وفریب ومکر وحقه نیست وفرماندهان آنهایعنی سفیانی واقمارش، تمام زور وپول وامکانات خود را از راه این «غاسِقٍ اِذاوَقَب» بدست آورده اند وجولان می دهند؛ بهترین متن آموزشی وکتاب درسی درنحوه برخورد با روشهای دشمنان،آشنایی باراهها وبیراهه ها ،ارتفاعات وعوارض زمین جنگ ،که همان فضای روح وفطرت بشر است ؛ چیزی جز«قرآن ناطق» نسیت ،که اعم ازکتاب خالق این بشر وحتی خالق همان شیطان ودنیا وما فیها می باشد، وهمچنین عترت واولیای خداوندند که این کتاب را برای ما قابل نطق وفهم می کنند، واینان کسانیند که روح کلمات کتاب نازل شده الهی بوده وآن راکاملاً آموخته وخودبدان عمل کرده اند وبه طورکامل بدان مسلط می باشند ، به طوریکه تمامی راهها راچون کف دست خود می شناسند وهمه روشهای چینش نیرو ،ستون کشی وحمله ودفاع درمقابل شیطان واذنابش را تجربه نموده وموفق شده اند و متناسب با شرایط نبرد سلاحهای متناظر باآن رادرجای خود مستقر می نمایند. وبدینسان این قرآنهای ناطق مربیان وآموزگاران ومفسران طرح عملیات ما می باشند وبدون آنها نمی توان از آموخته های رمز آلود کالک عملیاتی اطلاع کسب کردوموارد پوشیده شده کالک عملیاتی را تاویل وتفسیرنمود.

فرمانده نهایی این جنگ کسی نیست ،جز مقام حی وحاضر ولایت الهی برزمین، مهدی موعود(عج) که با رهنمودهایش ازطریق نواب وعلمای دارای شرایط ، درطول زمان به فرماندهی میدان نبرد می پردازد ودرنهایت تاریخ نیز، شیطان، این موجود متمرد ازولایت الهی را سرمی برد.

             سری که درپای یار خم نشود                                     همان به سواربرتن هم نشود    

 با توجه به این رویداد وشرایط، آنچه برای مومنین حاضردرفضای جنگ نرم نیاز است ،مخصوصاً مومنینی که درخیمه فرماندهی انقلاب اسلامی هستند (بسیج دانشجویی) ویک درجه از افسران جنگ نرم ،یعنی دانشجویان، جلوتر بوده ودرکنار فرماندهان جنگ نرم(اساتیددانشگاه)،به عنوان فرماندهان جوان وجسور ،تجربه ودوراندیشی آنها راتکمیل می کنند؛ تاازاین خیمه فرماندهی انقلاب اسلامی، طرح عملیاتی قرارگاههای نبرد نرم، به خوبی درآمده ومقرون به پیروزی باشد؛ مطمئنا معنویتی درخوراین ماموریت وبا توجه به فضای جدید تهدیدات لازم است تا ازعهده مسوولیتهای خود به خوبی برآیند. 

باتوجه به مطالبی که ذکرشد دراین فضای مبارزه تنها ایمان کافی نبوده ودرضمن این ایمان اگراز نوع ایمانهای ضعیف وعرفی دربین مذهبیون ومومنین جامعه ماباشد ،که دراصطلاح دینی بدانها افراد«بله» می گویند ،به کارنمی آید که هیچ ، بلکه برای ورود یافتگان به این فضا بسیار خطرناک است واستعداد تبدیل شدن به مهره دشمن را نیز به طور کامل دارد ؛همانند خیلی از این افراد ظاهرالصلاحی که در طول انقلاب به خاطر جایگاهشان بین مردم،جلو خیلی از کارهای مثبت را گرفته ویا بلندگوی مخالفان شدند؛ علت نیز این است که ایمان این افراد مانند تخم مرغی است که درزیر مرغ برای تبدیل شدن به جوجه قرارگرفته، و اگرجوجه نشود می گندد وبو ومیکروبهای آن فضا را آلوده می نماید،بدین جهت است که این نوع ازایمان نیز به هیچ کاردانشجویان بسیجی نمی آید ودراصل ماده خام اولیه می باشد.

از این رو این نوع از ایمان به هیچ کاردانشجویان بسیجی نمی آید ودراصل ماده خام اولیه می باشد.

اما درمورد کسانیکه روی خودشان ازجهت معنوی کارمی کنندوبا خالص کردن اعمال ونیات درجهت تقوای الهی گام برمی دارند تابه مقام مخلِص برسند،این خوبی متصوراست که ازگزند ِفتَن آخرالزمان درامان بمانند ودراصل ایمان خودرا درمقابل ضربات سهمگین سارقین ایمان وعزتشان حفظ کنند ؛اینان چون لاک پشتی هستند که موقع خطر درلاک خود فرورفته وفقط خودشان راحفظ می کنند وحتی قدرت وتوان کمک به خانواده وعزیزترین کسان خود راندارند؛ این مرحله برای کسانی که می خواهند پرچم الله را به اهتزاز درآورند کافی نبوده وبه درد مبارزه نمی خورد، اما یکی از ابزارهای مهم وناتمام مبارزه است که اگر کسی آن را ندارد اصلا ً نباید وارد این نبرد شود.

همانطور که می دانیم بهترین دفاع حمله است وحداقل نتیجه حمله ،چیزی نیست جزفرصت ندادن به دشمن برای حمله ؛ وآنچه که برای حمله نیاز است ،یکی سلاح وبکارگیری ماهرانه ازآن ودیگری آشنایی با فنون وروش حمله است وبدین منظور است که درفضای جنگ نرم برای دانشجویان بسیجی وآحادمردم حزب اللهی که درجرگه لشکرخدا قراردارند ،آن چیزی که باید تدارک ببینند تا بتوانند با پیامبراسلام (ص) درجنگ تبوک همراه شوند وبا وجوداشتیاقشان به خاطرنداشتن سلاح ومرکب، جانمانند ،یقین است ؛ واین یقین حداقل امکانات نبرد بوده که اگر بدان تجهیز شده وبه سمت شام برای مبارزه با لشکریان روم حرکت کنند ،وقتی بدانجا برسند ،اثری ازدشمن نخواهند دید ومواضع را خالی وبرجای گذاشته می یابند واین یعنی شکست حمله وطرح حمله دشمن به پایگاه مومنین، تا بعداً انشاءالله قدرتهای روز دنیا این بار به جای مسلمین ،به دست مومنین فتح شوند ،وصد البته این مهم جز با هدایت امیِرمومنین امکان پذیر نخواهدبود .

 

اَللهُم عَجِّل لِوَلِیکَ الفَرَج