سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای غایت آرزوی عارفان ! ای فریادرس کمک خواهان و ای محبوب دل های صادقان ! [امام علی علیه السلام ـ در دعایش ـ]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :3
کل بازدید :22366
تعداد کل یاداشته ها : 17
103/2/30
5:13 ص

بسم رب المهدی(عج)

در یک جامعه آنچه که باعث انسجام و وحدت آحاد اعضاء آن می گردد مفاهیم ، اشخاص ، حوادث و باورهایی هستند که همگان بدان معترف بوده و قبول داشته و بدان پایبند می باشند؛ و هر کدام از این مؤلفه ها، جایگاه همگانی خود را از ریشه های اعتقادی و فرهنگی و تمدن یک ملت می گیرند؛ یعنی اگر شخصی در یک جامعه انسانی، در هر گستره ای الگو بوده و یا بعد از وفاتش اسطوره گردیده ، بدلیل آن است که مصداق عینی باورها ، ارزشها، علایق و... یک ملت می باشد.ومردم بامثال زدن از اعمال وافکارواقوال او مسیرزندگی روزمره خود را درزندگی خانوادگی،تربیت فرزندان،برنامه های اقتصادی ،اجتماعی و... ترسیم کرده وطی می نمایند.

آنچه درجنگ نرم برای ازهم پاشیدن حاکمیتهای مردمی مورد هجمه قرارمی گیرد؛ ازبین بردن اثر وکارکرد این ابزارها ومولفه های انسجام واتحاد می باشد ؛ تابتوان براحتی بارخنه درسیستم الگوبرداری مردم ، الگوهای معارض را بتدریج به افقهای دید مردم آن جامعه تزریق کرده وآن زمان انحراف وزاویه پیدا کردن شعاع دید وعمل مردم به سمت مخالف آن الگوها، حرکت نماید. واین در حالیست که افراد خود را همچنان پایبند به آن الگوی حقوقی یا حقیقی دانسته واصلا قائل بدان نیستند که از معتقدین آن نبوده ؛ وبالتبع درمقابل اعتراضات وانتقادها نیز به شدت موضع گرفته وحتی حکم برارتداد معترضین خود می دهند . دقیقا همان کاری که نفس مُسَوله درانسان می کند ، واین یکی ازشگردهای اصلی شیطان درتحریف ایمان مومنین است . یعنی باوجود اینکه عمل نادرستی انجام می دهند اما با این حال عمل خود را نادرست نمی دانند بلکه این عمل را عین ثواب دانسته وحتی دیگران را نیز دعوت بدان می نمایند؛ و می توان این نحوه برخورد با مسائل را مصداق یک فرایند پیش بینی شده اجتماعی درجامعه آخرالزمانی دانست که منجر به یکی از بزرگترین زمینه سازان فتنه های آن دوران می شود ، و آن همان امرکردن به منکر است و درضمن آن کسی جرات امر به معروف رانیز نخواهد داشت چون جای منکر ومعروف عوض شده وازآنجایی که منکر با تمایلات نفسانی واقتضائات مادی نیز همخوانی دارد؛ تعصب پیگیری آن نیز شدید وکوبنده است.

از مصادیق تاریخی بارز مقوله امربه منکر ،فتوای شریح قاضی درارتداد امام حسین (ع) بود که براحتی توسط مردم زمانه مورد قبول واقع شده وخیلی ازلشکریان عمربن سعد به نیت قربهً الی الله برای به شهادت رساندن آن امام معصوم اسبهای خود را زین می کنند. شاید به همین دلیل باشد که اگر در نهایت جبهه کفر و نفاق غالب شود ، راهی برای جبهه حق بجز عاشورا باقی نمیگزارد . ( فرموده رهبر معظم انقلاب نیز دراین راستا قابل تعمق است ،آنجا که بارها فرموده اند : اگر دشمن زیاد فشار بیاورد ازصلح خبری نیست وعاشورا دوباره تکرار خواهد شد.)

بعد از سخنرانی مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) در سالگرد حضرت امام(ره) که اصل بحث ایشان حول محور شناساندن مؤلفه های حقیقی خط امام (ره) بود ؛ وبا اتفاقی که قبل از آن در برخورد با سید حسن خمینی پیش آمد، این سوال به اذهان متبادر می شد که چرا باید در سالگرد رحلت حضرت امام (ره) نوه ایشان و صاحب عزا، از سوی مردم برای سخنرانی منع شود! و آنگاه در همان محفل محورها و مؤلفه های خط امام (ره) توسط رهبری ترسیم شده، و معارض آن محور ها نیز مخالف خط امام(ره) تلقی گردد. موضوع آنگاه سؤال برانگیز می شود که  جریانی موسوم به خط امام که خود را طرفدار اهداف و افکار امام خمینی (ره) می نامد ، ولی در عمل و در این اواخر حتی در سخن نیز به سمت خلاف جریان آرمانهای حضرت امام(ره) ( با لحاظ قرار دادن محور های مطرح شده از سوی رهبری ) می رود اعتراضاتی را در این زمینه داشته که قابل تأمل می باشد .

اگر ابراز تأسف ها و دلداری هایی را که بعضی از شخصیتها در برابر برخورد با ماجرای ممانعت مردم  از سخنرانی سید حسن خمینی داشتند مورد مداقه قرار دهیم، به راحتی می توان فهمید که خیلی از اینها کاری با خود سید حسن نیز ندارند و در وقتش او را نیز پشت سر گذاشته و خرج  سناریوی پیراهن عثمانی خود می کنند. البته حساب اینها با کسانی که از روی نا آگاهی و صرفاً دلسوزی، بدون شناخت مقتضیات زمان مطالبی گفته اند جداست. چون در پازل دشمنِ خط امام (ره) حرکت کرده و نا آگاهانه آن را تکمیل می نمایند.

طراحان و مجریان این سناریو به خاطر دلخوری از موضوع مطرح شده در آن مجلس مهم به میدان دفاع از سید حسن خمینی آمده اند و آن را مستمسک قرار دادند، چون منظور حاصل شده در آن جلسه روشن کردن راه و هدف امام بوده، تا از سوء استفاده های فراوانی که تا حال از سخنان گزینش شد? آن بزرگوار صورت گرفته است جلو گیری گردد؛ و صد البته هیچ کس مناسب تر و بهتر از مقام عظمای ولایت که در این جایگاه رفیع قرار دارند، مناسبتر برای تبیین دیدگاههای امام راحل نیست .

 چرا که اگر قرار بود فقط مکتوبات و سخنان گفته شده برای فهم وظیفه و روشن شدن راه کافی باشد ، جامع تر و کامل تر از قرآن متنی نبوده و روشنگر تر از سخنان پیامبر (ص) در زمان صدر اسلام سخنی نبوده است . با این حال در روز غدیر خم پیامبر اسلام (ص) اگر ولی بعد از خود را مشخص  نکند رسالت را تمام ننموده ، با این که قرآن نازل شده و در دست همگان نیز می  باشد. در مرحله بعد در زمان وفات ایشان هنگامی که حضرت قلم و کاغذ می خواهند تا دوباره تأکیدی بر این مطلب نمایند جریان منحرف که از ابتدا نیز با راه و کلام پیامبر مخالف بودند و بنا به مصالحی در جرگه مؤمنین و انقلابیون صدر اسلام خود را وارد کرده بودند لفظ "دعوا الرَجُل فانه لِیَهجُر"(1) به کار می برند ، و به این دلیل این سخن سخیف را به کار می برند که "حسبنا کتاب ا...".(2)

در صورتی که در تفکر شیعی و آنچه که واقع تعلیمات اسلام است کتاب خدا و اهل بیت " لَن یَفتَرِقا حَتی یَرَدی عَلی الحَوض" هستند. و هر کس منکر یکی  از آنها شود با اصل اسلام یعنی توحید الهی،  رسالت حضرت رسول(ص) و جهان آخرت مخالفت کرده و قصد انحراف در مسیر اسلام دارد که در نهایت باعث می شود ماجرای عاشورایی برای برگرداندن این انحراف پیش بیاید " اگر دین جدم بجز با ریخته شدن خون من به راه راست برنمی گردد، فیا سیوف فخذینی."

آری برای اینکه معاویه و عمر و عاص برای رسیدن به اهداف خود در جنگ صفین متوسل به قرآن بر سر نیزه می  شوند، از همین عناوین کار شده در طول سالیان خلافت غیر علوی استفاده می کنند که " حسبنا کتاب ا.."(3)          ( در برهه ای سیره ی شیخین نیز برای بدست آوردن خلافت بدان اضافه شده که از دل آن حکومت اموی و مروانی  در می آید) (4)

حضرت امیر (ع) در جواب آنها در صفین مدام می فرمودند: قرآن ناطق منم، امام بر حق منم و چون دارای این جایگاه الهی هستم، مفسر و بیانگر مواضع حقیقی و متناسب با شرایط روز قرآن منم . امّا امت تربیت شده با شیوه نفاق، دنبال ارتباطات ظاهری سببی ، نسبی ، نقش جوهر بر کاغذی و ... می گشتند.

جوهرِ حقیقتِ قرآنِ ثبت شده بر تارک هستی را در آن زمان نمی دیدند، اما جوهرهای ثبت شده بر کاغذهای مادی را مشاهده کرده و بدان اعتقاد داشتند ؛ گویی هیچگاه در طول عمر خود قرآن نخوانده و در آن تدبر ننموده و با روح آن آشنا نشده اند . (لَن یَفتَرِقا حَتی یَرَدی عَلی الحَوض) (5)

حقیقت و روح تفکر حضرت امام (ره) در نظریه حکومتی ولایت فقیه و تبلور عینی آن یعنی جمهوری اسلامی است.

حضرات حتی در زمان ایشان نیز یک روز گفتند جمهوری اسلامی نه، حکومت اسلامی؛ یک روز گفتند جمهوری دموکراتیک، یک روز گفتند جمهوریت اصل است، روز دیگر گفتند اسلامیت را باید بیشتر توجه کرد. در صورتی که نظر رهبر معظم انقلاب چیز دیگری است و ایشان در یکی  از خطبه های نماز جمعه دوران اصلاحات در تعریف این موضوع که جنجال آن روز آقایان خط امامی بود بدین مضمون اشاره می نمایند که این مفهومی نیست که از انضمام این دو جزء- جمهوریت و اسلامیت حاصل آمده باشد اینطور نیست که دو مفهوم جمهوریت و اسلامیت را کنار هم بگذاریم و با ترکیب آنها یک مفهوم اضافه شده بر هم در بیاوریم، بلکه این دو کلمه روی هم یک مفهوم جدیدی را در تفکر امام تشکیل دادند که چیزی بیشتر از آن ترکیب انضمامی دارد.

علاوه بر آن آنچه که در فقه شیعی بعنوان قدرت و یکی از مؤلفه های اساسی آن همواره مورد توجه بوده ، پویا بودن آن است. که در سخنان حضرت امام (ره) بارها بدان توجه شده است و این به این معنی است که مجتهد جامع شرایطِ مبسوط الیَد در هر زمان متناسب با نیازهای روز جامعه مسلمانان و تهدید هایی که آنها را مورد هجمه قرار می دهد از دل منابع فقهی شیعه مسائل مستحدثه را حل می کند و اینجاست که حضرت امام (ره) می فرمایند : "حکومت می تواند قراردادهای شرعی را که با مردم بسته است در موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد یکجانبه لغو کند و می تواند  هر امری را چه عبادی یا غیر عبادی که جریان آن مخالف اسلام است از آن مادامی که چنین است جلوگیری کند." (6).

این خصیصه پویایی تفکر شیعی لازمه اش کسی است که در هر زمانی در این جایگاه به تدبیر امور بپردازد ، حال در حکومت جمهوری اسلامی چه کسی می بایستی محورهای خط امام (ره) در زمانی که مورد هجمه قرار گرفته را مشخص کند؟ سید حسن خمینی ها ؟! آیت الله العظمی ها ؟ و یا سایر سابقه داران انقلاب و شاگردان حضرت امام(ره) و ...؟ یا رهبری انقلاب که در این جایگان الهی قرار دارد؟

آیا بیت خمینی کبیر (ره) جماران است و اصحاب جماران؟ یا حسینیه امام خمینی (ره) در خیابان فلسطین و رهبر انقلاب؟ وجوب حفظ نظام اسلامی را که از نماز هم واجب تر است را در کدام یک از این دو بیت می بینیم؟

البته نوع برخوردی که با سید حسن خمینی درحرم امام(ره) شد جای بحث دارد و خیلی ها آن را تأیید نمی کنند؛ ولی تا کی مردم بایستی سکوت کنند و نخبگان انقلاب و سابقه داران آن نظام را به مسیری ببرند که در نهایت به عاشورا منتهی شود.

اگر در زمان امام حسن (ع) ماجرای 9 دی اتفاق می افتاد هیچگاه امام حسین (ع) به آن روز نمی افتاد که حتی مسلمانان در زمان امامتشان نیز از ایشان حدیث نقل نمی کردند و شأن رجوع برای رفع مسائل شرعی و پرسش از احکام اسلامی را نیز برای ایشان قائل نبودند؛ و این موضوع تا آنجا پیش رفت که با حکم یک فرد مترود و نا اهل در زمان حضرت امیر(ع) ( شریح قاضی ) خونش را در کربلا ریختند و حکم ارتداد برای ایشان صادر کردند.

« واین است شعبده شیطان، در جنگ نرم،که امام معصوم (ع) را به مسلخ می برد و آدم را به هبوط»

آیا کسی بغیر از مقام حی و حاضر ولایت که همگان برعلم وشجاعت وتدبیر و... ایشان اذعان دارند، با وجود داشتن مقام ولایت فقاهت، شأن تأویل خط امام(ره) رادارد؟ امروز خط امام ناطق کیست؟ آیا غیراز ایشان است؟ آیا نواده واقعی امام(ره) کسی غیراز سیدحسن نصرالله است که بزرگترین افتخار خود راتبعیت ازمقام عظمای ولایت می داند؟

آن چیزی که سالگرد ارتحال آن پیرسفرکرده درسال 89 را با بقیه سالها متفاوت کرد، این بود که دراین سال برای ارتحال خمینی کبیر(ره) وتدفین ایشان عزاداری کردند و همان مردمی که چشم فتنه سبز اموی را درآوردند از تدفین افکار و آرمانهای ایشان توسط همراهان فتنه سال گذشته یا سکوت کنندگان دردوران فتنه اخیر نیز جلوگیری نمودند وبا تو دهنی محکمشان گوشزد نمودند که ردای رهبری برازنده امام مستقردرحسینیه امام خمینی (ره) است نه شخص دیگری؟!!  و در همانجا نیز می بایستی بماند.(7)

قابل توجه می باشد که از مواضع بعدی انقلابیون سنی منش (آنهایی که آن زمان که رئیس جمهور اصلاحات درسیستان گفت: بحث اولی الامر پیامبر درروز غدیر می تواند معنی دوستی نیز برداشت کرد !! سکوت کردند ؛ درمواجهه با اتفاقات سالروز ارتحال امام (ره)، موارد ذکر شده در سطور بالا روشنتر شده وعمق کینه طرفداران نظم نوین جهانی با هلال شیعی ، از طریق تدارک هجمه برای غصب این فدک ولایت؛ در لشکر صفین حضرت علی (ع)، توسط اشعث بن قیث ها ... مشخصتر خواهد شد. انشاء الله.

 

حضرت زهرا (س) می فرمایند:

 

« خداوند اطاعت وپیروی ازمااهل بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی درامت اسلامی ، وامامت ورهبری مارا عامل وحدت ودرامان ماندن از تفرقه ها قرار داده است».

                                                                                

 

پی نوشتها:

 

1. عمربن خطاب. ص 62- سب الهدی والرشاد. ص247- سیره نبویه. ج4. ص451- سنن الکبری.ج4.ص360- شبهای پیشاور.ص658« فقال عمر دعوا الرجل فانه لیهجر! حسبنا کتاب الله».

2. همان.

3.همان.

4. رسول جعفریان. تاریخ خلفا ص 129تا137.

5.احمدابن حنبل درالمسند.ج4.ص366- احمدبن حسین بیهقی درسنن. ج2.ص148- عبدالله بن عبدالرحمن دارمی درسنن. ج2. ص431

6.امام خمینی(ره).صحیفه نور.ج20.ص171.

7.اشاره به پیغام سید حسن خمینی به مقام معظم رهبری(مدظله) که توسط یکی از بزرگان نظام نقل شده است با این مضمون: ردای رهبری را به بیت امام برگردانید!؟

8.بحارالانوار.ج78.ص339.